هفت روز از شهادت محمدباقر حبیب اللهی، نوجوان ۱۶ ساله، بچه نجف آباد اصفهان که در جبهه جنگ اسلام و کفر آبادان شهید شده بود، می گذشت. به همین مناسب عده ای گردآمده و مجلس یادبودی برای او ترتیب داده بودند تا در آن خاطره فداکاری ها و جانبازی های بیدریغ و ایثارگونه اش را گرامی بدارند. هیچکدام از حاضرین حرفی نمی زدند و همه چشمها را به عکس محمد که همراه با دسته گلی کوچک در گوشه ای از مجلس گذاشته شده بود، دوخته بودند. در میان حضار یک پاسدار اسلام هم حضور داشت. او مدتها همسنگر محمد بود. دوست محمد سرش را پایین انداخته بود و به دستهایش خیره شده بود؛ مثل اینکه داشت فکر می کرد. گاهی چینی بر پیشانی و گره ای میان ابروهایش می نشست و گاهی لبخندی روی لبهایش نقش می بست...
#نسخه_الکترونیکی_کمک_در_کاهش_تولید_کاغذ_است. #اگر_مالک_یا_ناشر_فایل_هستید، با ثبت نام در سایت محصول را به سبدکاربری خود منتقل و درآمدفروش آن را دریافت نمایید.
تعداد مشاهده: 320 مشاهده
فرمت محصول دانلودی:.zip
فرمت فایل اصلی: PDF
تعداد صفحات: 25
حجم محصول:0 کیلوبایت