بخشی از کتاب طاعون: «صبحها خیابانهای اوران مملو از اجساد بود. در ابتدای شیوع بیماری، مردم هنوز سعی میکردند مردگان خود را با تشریفات و احترام دفن کنند، اما حالا دیگر فرصتی برای چنین کارهایی نمانده بود. اجساد را بیهیچ مراسمی در گورهای دستهجمعی میانداختند و روی آنها آهک میریختند. دکتر ریو که شب قبل را در بیمارستان به صبح رسانده بود، حالا در مسیر بازگشت به خانه، به این فکر میکرد که چطور میشود انسان به چنین وضعیتی عادت کند. چطور میشود هر روز صبح از کنار کامیونهای پر از جسد گذشت و به راه خود ادامه داد، انگار که این هم بخشی از روال عادی زندگی است. شاید این خود نوعی طاعون بود، طاعونی که روح آدمی را آهسته آهسته میخورد و او را به موجودی بیتفاوت تبدیل میکرد. در بیمارستان، تارو همچنان با دقت یادداشتهایش را مینوشت. او معتقد بود که در این شرایط، ثبت جزئیات روزمره اهمیتی حیاتی دارد. باید کسی باشد که شهادت دهد در این روزها چه گذشت، که بگوید انسانها چگونه در برابر این مصیبت عظیم ایستادند و چگونه شکست خوردند. او در دفترش مینوشت: "شاید تنها راه مبارزه با طاعون این باشد که صداقت و شرافت را حفظ کنیم. در این شهر محصور، در میان بوی مرگ و ناامیدی، هنوز انسانهایی هستند که بیهیچ چشمداشتی به کمک دیگران میشتابند. شاید قهرمانی واقعی همین باشد: انجام وظیفه در شرایطی که همه چیز بیمعنا به نظر میرسد."»
#نسخه_الکترونیکی_کمک_در_کاهش_تولید_کاغذ_است. #اگر_مالک_یا_ناشر_فایل_هستید، با ثبت نام در سایت محصول را به سبدکاربری خود منتقل و درآمدفروش آن را دریافت نمایید.
تعداد مشاهده: 29 مشاهده
فرمت محصول دانلودی:.zip
فرمت فایل اصلی: PDF
تعداد صفحات: 23
حجم محصول:0 کیلوبایت