خلاصه کتاب بیچارگان
بخشی از رمان بیچارگان:
«من، آرچیبالد مککندلس، وکیل دادگستری، در سال ۱۸۸۱ با بلا بکستر آشنا شدم. این زن زیبا و عجیب که بعدها همسر من شد، در آن زمان تحت سرپرستی پزشک برجسته، گادوین بکستر بود. اولین دیدار ما در خانه دکتر بکستر در خیابان پارک، گلاسکو اتفاق افتاد. من به عنوان وکیل برای مشاوره حقوقی در مورد یک پرونده پزشکی به آنجا دعوت شده بودم.
وقتی وارد اتاق پذیرایی شدم، بلا را دیدم که روی مبل نشسته بود و با کنجکاوی کودکانهای به من خیره شده بود. موهای طلاییاش مانند هالهای دور صورتش را احاطه کرده بود و چشمان درشت و سبزش با حیرتی غیرعادی میدرخشید. او با لحنی ساده و مستقیم پرسید: «شما کی هستید؟ من شما را دوست دارم. آیا شما هم مرا دوست دارید؟» این سوال ساده و بیپرده مرا غافلگیر کرد و باعث شد دکتر بکستر با دستپاچگی توضیح دهد که بلا به تازگی از یک بیماری شدید بهبود یافته و هنوز در حال یادگیری مجدد رفتارهای اجتماعی است.»
تعداد مشاهده: 33 مشاهده
فرمت فایل دانلودی:.zip
فرمت فایل اصلی: PDF
تعداد صفحات: 27
حجم فایل:0 کیلوبایت