PDF نسخه کامل رمان اغواگر از هانیه در 3309 صفحه
دسته بندي :
کالاهای دیجیتال »
رمان
PDF رمان اغواگر نسخه کامل
موضوع رمان: عاشقانه، همخونه ای
نویسنده رمان: هانیه
تعداد صفحات: 3309
قابل اجرا و دانلود بر روی انواع گوشی ها و سیستم های کامپیوتری (لب تاب،تبلت و...)
خلاصه رمان: من حاج بهرام خان صالحی یک اشراف زاده.. متمول به دختر بی پناهی پناه میدم برای اینکه بتونه تو خونم زندگی کنه صیغه اش میکنم تازه بعد از محرمیت متوجه ظاهر زیبایی که داره میشم نازی که تو صداش داره.. دلبری هایی که تو رفتارش داره من مقید رو کلافه میکنه تقابل بین مردی خشن، مذهبی و به شدت متعصب 34ساله و دختری زیبا و دلبر…
قسمتی از متن رمان اغواگر
مشتامون رو به هم میزنیم و راه میفتیم به سمت پارکی که دفعه پیش رفتیم اون دفعه که خیلی خوش گذشت مخصوصا وقتایی که بعضی ها رو مسخره میکردیم به خصوص اون پسر چاقی که روبه رومون نشسته بود و از رها لحظه ای چشم نمیگرفت رها چقد طول کشید اعضا رو راضی کنی؟ فکر کنم چیزی حدود نیم ساعت تو چی؟ من اصلا نمیدونم صبحونه خوردم یا نه، انقد که فک زدم…
بعدشم که قهر کردم بعدشم گردنم شکست حالا چرا گردنت شکست؟ قبول نمیکرد مامانم، رفتم تو اتاق موهامو ریختم تو صورتم، مثل کسایی که شکست عشقی خوردن نشستم رو زمین بعد تکیه دادم به تخت، سرمم انداختم پایین.. خلاصه اینکه داغون شدم یه نصیحت دوستانه رفیق: دیگه آنشرلی نگاه نکن، حرف زدنت داره مثل اون میشه! اون وقت چقد طول کشید…
حدود چهل دقیقه یه نگاه عاقل اندر سفیه بهم میندازه یعنی هر چقدر از ریخت ملکه ای از نعمت عقل محرومی! خب بهار جان عزیزم هر وقت مامانت اومد ادا میومدی چهل دقیقه خودتو اسکل کردی که چی؟ رها جان مامان من همیشه در نزده میاد تو.. این صد دفعه! آها یادم نبود.. معذرت اجی شکلاتی بگیرم ایندفعه؟
-
گالری تصاویر :